ئاڵەکۆک
search
bookmark
search
add_a_photo
کەماڵ ڕەحمانی
›
سیلەچاوێک لە چوارینەکانی ئەبووسەعید ئەبوولخەیر
وەرگێڕاوی چوارینەکانی ئەبووسەعید ئەبوولخەیر
ئا
arrow_downward
note_add
cloud_download
dehaze
١. ئهبووسهعید ئهبوولخهیر (٣٥٧ ـ ٤٤٠ کـ. م)
dehaze
٢. وا فريادا ز عشق وا فريادا
dehaze
٣. گفتم: صنما، لالهرُخا، دلدارا
dehaze
٤. در کعبه اگر دل سوی غير است ترا
dehaze
٥. وصل تو کجا و من مهجور کجا
dehaze
٦. تا درد رسيد چشم خونخوار تو را
dehaze
٧. گفتی که منم ماه نشابور سرا
dehaze
٨. يارب ز کرم دری به رويم بگشا
dehaze
٩. از زُهد اگر مدد دهی ايمان را
dehaze
١٠. آن عشق که هست جزء لايَنفَک ما
dehaze
١١. يارب مکن از لطف پريشان ما را
dehaze
١٢. گر بر در دِير مینشانی ما را
dehaze
١٣. تا چند کشم غصّۀ هر ناکس را
dehaze
١٤. يارب به محمّد و علی و زهرا
dehaze
١٥. ای شيرِ سرافرازِ زِبَردَستِ خدا
dehaze
١٦. منصور حلاج آن نهنگ دريا
dehaze
١٧. در ديده به جای خواب آب است مرا
dehaze
١٨. آن رشته که قوّتِ روان است مرا
dehaze
١٩. پرسيدم از او واسطۀ هجران را
dehaze
٢٠. ای دوست دوا فرست بيماران را
dehaze
٢١. تسبيح مَلَک را و صفا رضوان را
dehaze
٢٢. هرگاه که بينی دو سه سرگردان را
dehaze
٢٣. دی شانه زد آن ماه خم گيسو را
dehaze
٢٤. بازآ بازآ هر آنچه هستی بازآ
dehaze
٢٥. ای دلبرِ ما مباش بیدل، برِ ما
dehaze
٢٦. ای کرده غمت غارتِ هوشِ دلِ ما
dehaze
٢٧. مستغرقِ نيلِ معصيت، جامۀ ما
dehaze
٢٨. مهمان تو خواهم آمدن جانانا
dehaze
٢٩. من دوش دعا کردم و باد آمينا
dehaze
٣٠. برتافت عنان صبوری از جان خراب
dehaze
٣١. گه میگردم بر آتشِ هجر کباب
dehaze
٣٢. در رفع حجب کوش نه در جمع کتب
dehaze
٣٣. کارم همه ناله و خروش است امشب
dehaze
٣٤. از چرخ فلک گردش يکسان مطلب
dehaze
٣٥. بیطاعت حق بهشت و رضوان مطلب
dehaze
٣٦. ای ذات و صفات تو مبّرا ز عيوب
dehaze
٣٧. ای آينۀ حسن تو در صورت زيب
dehaze
٣٨. تا زلف تو شاه گشت و رخسار تو تخت
dehaze
٣٩. تا پای تو رنجه گشت و با درد بساخت
dehaze
٤٠. مجنون تو کوه را ز صحرا نشناخت
dehaze
٤١. آن روز که آتش محبت افروخت
dehaze
٤٢. ديشب که دلم ز تابِ هجران میسوخت
dehaze
٤٣. عشق آمد و گرد فتنه بر جانم بيخت
dehaze
٤٤. عشق آمد و خاک محنتم بر سر ريخت
dehaze
٤٥. میرفتم و خون دل به راهم میريخت
dehaze
٤٦. از کفرِ سر زلف وی ايمان میريخت
dehaze
٤٧. از نخلِ ترش بار چو باران میريخت
dehaze
٤٨. شيرين دهنی که از لبش جان میريخت
dehaze
٤٩. گر طالب راه حق شوی ره پيداست
dehaze
٥٠. من بندۀ عاصيم رضای تو کجاست
dehaze
٥١. ای دل چو فراقش رگ جان بگشودت
dehaze
٥٢. آن يار که عهد دوستداری بشکست
dehaze
٥٣. از بارِ گنه شد تن مسکينم پست
dehaze
٥٤. از کعبه رهی است تا به مقصد پيوست
dehaze
٥٥. تيری ز کمانخانۀ ابروی تو جست
dehaze
٥٦. چون نيست ز هر چه هست جز باد به دست
dehaze
٥٧. دی طفلک خاکبيز غربال به دست
dehaze
٥٨. کردم توبه، شکستیاش روز نخست
dehaze
٥٩. گاهی چو ملايکم سر بندگی است
dehaze
٦٠. آزادی و عشق چون همی نآمد راست
dehaze
٦١. خيام تنت به خيمه میماند راست
dehaze
٦٢. عصيان خلايق ارچه صحرا صحراست
dehaze
٦٣. هر چند به طاعت تو عصيان و خطاست
dehaze
٦٤. دوزخ شرری زآتش سينۀ ماست
dehaze
٦٥. سوفسطايی که از خرد بیخبر است
dehaze
٦٦. کرديم هر آن حيله که عقل آن دانست
dehaze
٦٧. ما کشتۀ عشقيم و جهان مسلخ ماست
dehaze
٦٨. غم عاشق سينۀ بلا پرور ماست
dehaze
٦٩. يارب غم آنچه غيرِ تو در دل ماست
dehaze
٧٠. ياد تو شب و روز قرينِ دل ماست
dehaze
٧١. گردون کمری ز عمر فرسودۀ ماست
dehaze
٧٢. آن آتش سوزنده که عشقاش لقب است
dehaze
٧٣. گويند دل آيينۀ آيين عجب است
dehaze
٧٤. از ما همه عجز و نيستی مطلوب است
dehaze
٧٥. گر سبحۀ صد دانه شماری خوب است
dehaze
٧٦. پيوسته ز من کشيده دامن دل توست
dehaze
٧٧. دل چيست که گويم از برای غم توست
dehaze
٧٨. ای دل غم عشق از برای من و توست
dehaze
٧٩. ناکاميم ای دوست ز خودکامی توست
dehaze
٨٠. ای حيدر شهسوار وقت مدداست
dehaze
٨١. اسرار ملک بين که به غول افتاده است
dehaze
٨٢. عشقم که به هر رگم غمی پيوند است
dehaze
٨٣. نقاش رخت ز طعنها آسوده است
dehaze
٨٤. در عالم اگر فلک اگر ماه و خور است
dehaze
٨٥. پی در گاوست و گاو در کهسار است
dehaze
٨٦. ای برهمن آن عذار چون لاله پرست
dehaze
٨٧. آلودۀ دنيا جگرش ريشتر است
dehaze
٨٨. يارب سببِ حيات حيوان بفرست
dehaze
٨٩. يارب تو زمانه را دليلی بفرست
dehaze
٩٠. ای خالقِ خلق رهنمایی بفرست
dehaze
٩١. ما را بجز اين جهان جهانی دگر است
dehaze
٩٢. سرمايۀ عمر آدمی يک نفس است
dehaze
٩٣. گفتی که فلان ز ياد ما خاموش است
dehaze
٩٤. راه تو به هر روش که پويند خوش است
dehaze
٩٥. دل رفت برِ کسی که سيماش خوش است
dehaze
٩٦. دل بر سر عهدِ استوارِ خويش است
dehaze
٩٧. بر شکل بتان رهزن عشاق حق است
dehaze
٩٨. گریم ز غم تو زار و گویی زرق است
dehaze
٩٩. گنجم چو گهر در دل گنجينه شکست
dehaze
١٠٠. آن شب که مر از وصلت ای مه رنگ است
dehaze
١٠١. دارم دلکی که زير صد من سنگ است
dehaze
١٠٢. نردی است جهان که بردنش باختن است
dehaze
١٠٣. آواز در آمد بنگر يار من است
dehaze
١٠٤. تا مهر ابوتراب دمساز من است
dehaze
١٠٥. عشق تو بلای دل درويش من است
dehaze
١٠٦. از گل طبقی نهاده کاين روی من است
dehaze
١٠٧. دردی که ز من جان بستاند اين است
dehaze
١٠٨. آنرا که فنا شيوه و فقر آيين است
dehaze
١٠٩. دنيا به مثل چو کوزۀ زرين است
dehaze
١١٠. آنرا که حلالزادگی عادت و خوست
dehaze
١١١. عالم به خروش لااله الا هوست
dehaze
١١٢. در درد شکی نيست که درمانی هست
dehaze
١١٣. ای دوست ای دوست ای دوست ای دوست
dehaze
١١٤. ايزد که جهان به قبضۀ قدرت اوست
dehaze
١١٥. چشمی دارم همه پر از ديدنِ دوست
dehaze
١١٦. دنيا به جوی وفا ندارد ای دوست
dehaze
١١٧. شب آمد و باز رفتم اندر غم دوست
dehaze
١١٨. عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست
dehaze
١١٩. غازی به ره شهادت اندر تک و پوست
dehaze
١٢٠. هر چند که آدمی مَلَک سيرت و خوست
dehaze
١٢١. عنبر زلفی که ماه در چنبر اوست
dehaze
١٢٢. عقرب سر زلف يارِ مه پيکر اوست
dehaze
١٢٣. آن مه که وفا و حسن سرمايۀ اوست
dehaze
١٢٤. زان می خوردم که روح پيمانۀ اوست
dehaze
١٢٥. ما دل ز غم تو خسته داريم ای دوست
dehaze
١٢٦. بر ما درِ وصل بسته میدارد دوست
dehaze
١٢٧. ای خواجه ترا غم جمال ماه است
dehaze
١٢٨. عارف که ز سرّ معرفت آگاه است
dehaze
١٢٩. در کار کس ار قرار میبايد هست
dehaze
١٣٠. تا در نرسد وعدۀ هر کار که هست
dehaze
١٣١. با دل گفتم که ای دل احوال تو چيست
dehaze
١٣٢. پرسيد ز من کسی که معشوق تو کيست
dehaze
١٣٣. جسمم همه اشک گشت و چشمم بگريست
dehaze
١٣٤. آن روز که چشم تو به من در نگريست
dehaze
١٣٥. عاشق نتواند که دمی بیغم زيست
dehaze
١٣٦. گر مرده بوم برآمده سالى بيست
dehaze
١٣٧. میگفتم يار و میندانستم کيست
dehaze
١٣٨. ای دل همه خون شوی شکيبایی چيست
dehaze
١٣٩. اندر همه دشت خاوران گر خاری است
dehaze
١٤٠. در بحر يقين که درّ تحقيق بسی است
dehaze
١٤١. رنج مردم ز پيشی و از بيشی است
dehaze
١٤٢. ما عاشق و عهدِ جانِ ما مشتاقی است
dehaze
١٤٣. چون حاصل عمر تو فريبی و دمی است
dehaze
١٤٤. دايم نه لوای عشـرت افراشتنی است
dehaze
١٤٥. دردا که درين سوز و گدازم کس نيست
dehaze
١٤٦. در سينه کسی که راز پنهانش نيست
dehaze
١٤٧. در کشور عشق جای آسايش نيست
dehaze
١٤٨. افسوس که کس با خبر از دردم نيست
dehaze
١٤٩. گفتار نکو دارم و کردارم نيست
dehaze
١٥٠. هرگز المی چو فرقت جانان نيست
dehaze
١٥١. گر کار تو نيک است به تدبير تو نيست
dehaze
١٥٢. از درد نشان مده که در جان تو نيست
dehaze
١٥٣. در هجرانم قرار میبايد و نيست
dehaze
١٥٤. جانا به زمين خاوران خاری نيست
dehaze
١٥٥. سر تا سر دشت خاوران سنگی نيست
dehaze
١٥٦. گبری است درين رهم که پنهانی نيست
dehaze
١٥٧. ای ديده نظر کن اگرت بينایی است
dehaze
١٥٨. سيمابی شد هوا و زنگاری دشت
dehaze
١٥٩. آنرا که قضا ز خيل عشاق نوشت
dehaze
١٦٠. هان تا تو نبندی به مراعاتش پُشت
dehaze
١٦١. از اهل زمانه عار میباید داشت
dehaze
١٦٢. افسوس که ايام جوانی بگذشت
dehaze
١٦٣. روزم به غم جهانِ فرسوده گذشت
dehaze
١٦٤. سرّ سخن دوست نمیيارم گفت
dehaze
١٦٥. دل گر چه درين باديه بسيار شتافت
dehaze
١٦٦. آسان آسان ز خود امان نتوان يافت
dehaze
١٦٧. از باد صبا دلم چو بوی تو گرفت
dehaze
١٦٨. دل عادت و خوی جنگجوی تو گرفت
dehaze
١٦٩. آنی که ز جانم آرزوی تو نرفت
dehaze
١٧٠. آن دل که تو ديدهای ز غم خون شد و رفت
dehaze
١٧١. يار آمد و گفت خسته میدار دلت
dehaze
١٧٢. علمی نه که از زمرۀ انسان نهمت
dehaze
١٧٣. صد شکر که گلشن صفا گشت تنت
dehaze
١٧٤. دی زلف عبیر بیز عنبر سایت
dehaze
١٧٥. ای قبلۀ هر که مقبل آمد کویت
dehaze
١٧٦. ای مقصد خورشيدپرستان رویت
dehaze
١٧٧. زنارپرستِ زلف عنبربويت
dehaze
١٧٨. ای در تو عیانها و نهانها همه هیچ
dehaze
١٧٩. ای با رخت انوار مه و خور همه هیچ
dehaze
١٨٠. گر درویشی مکن تصـرف در هیچ
dehaze
١٨١. گفتم چشمت گفت که بر مست مپيچ
dehaze
١٨٢. حمداً لَکَ رَبِّ نَجِّنی منک فلاح
dehaze
١٨٣. ای روح تو در لطافت آیینۀ روحب
dehaze
١٨٤. گر درد کند پای تو ای حور نژاد
dehaze
١٨٥. هر صورت دلکش که تو را روی نمود
dehaze
١٨٦. بی شک الف است احد، ازو جوی مدد
dehaze
١٨٧. در سلسلۀ عشق تو جان خواهم داد
dehaze
١٨٨. هر راحت و لذتی که خلاق نهاد
dehaze
١٨٩. در وصل ز انديشۀ دوری فریاد
dehaze
١٩٠. با کوی تو هر کرا سر و کار افتد
dehaze
١٩١. گر عشق دل مرا خریدار افتد
dehaze
١٩٢. با علم اگر عمل برابر گردد
dehaze
١٩٣. آن را که حدیث عشق در دل گردد
dehaze
١٩٤. ما را نبود دلی که خرم گردد
dehaze
١٩٥. دل از نظر تو جاودانی گردد
dehaze
١٩٦. ای صافىِ دعوی ترا معنی دُرد
dehaze
١٩٧. دردا که درين زمانۀ پر غم و درد
dehaze
١٩٨. فردا که به محشر اندر آید زن و مرد
dehaze
١٩٩. دل صافی کن که حق به دل مینگرد
dehaze
٢٠٠. گويند که محتسب گمانی ببرد
dehaze
٢٠١. من زنده و کس بر آستانت گذرد
dehaze
٢٠٢. از چهرۀ عاشقانهام زر بارد
dehaze
٢٠٣. از دفتر عشق هر که فردی دارد
dehaze
٢٠٤. طالع سر عافيت فروشی دارد
dehaze
٢٠٥. دل وقت سماع بوی دلدار برد
dehaze
٢٠٦. گل از تو چراغ حسن در گلشن برد
dehaze
٢٠٧. شادم به دمی کز آرزویت گذرد
dehaze
٢٠٨. گر پنهان کرد عیب و گر پیدا کرد
dehaze
٢٠٩. گفتار دراز مختصر باید کرد
dehaze
٢١٠. دردا که همه روی به ره بايد کرد
dehaze
٢١١. قدت قدم ز بار محنت خم کرد
dehaze
٢١٢. من بی تو دمی قرار نتوانم کرد
dehaze
٢١٣. از واقعهای تو را خبر خواهم کرد
dehaze
٢١٤. خرم دلِ آنکه از ستم آه نکرد
dehaze
٢١٥. آن دشمن دوست بود دیدی که چه کرد
dehaze
٢١٦. جمعيتِ خلق را رها خواهی کرد
dehaze
٢١٧. عاشق چو شوی تیغ به سر بايد خورد
dehaze
٢١٨. عارف به چنین روز کناری گیرد
dehaze
٢١٩. من صرفه برم که بر صفم اعدا زد
dehaze
٢٢٠. حورا به نظارۀ نگارم صف زد
dehaze
٢٢١. گر غره به عمری به تبی برخیزد
dehaze
٢٢٢. خواهی که تو را دولت ابرار رسد
dehaze
٢٢٣. این گيدی گبر از کجا پيدا شد
dehaze
٢٢٤. انواع خطا گرچه خدا میبخشد
dehaze
٢٢٥. دلخسته و سینه چاک میبايد شد
dehaze
٢٢٦. از شبنم عشق خاکِ آدم گُل شد
dehaze
٢٢٧. تا ولولۀ عشق تو در گوشم شد
dehaze
٢٢٨. از لطف تو هیچ بنده نومید نشد
dehaze
٢٢٩. صوفی به سماع دست از آن افشاند
dehaze
٢٣٠. کی حالِ فتاده، هرزهگردی داند
dehaze
٢٣١. اسرار وجود خام و ناپخته بماند
dehaze
٢٣٢. این عمر به ابر نوبهاران ماند
dehaze
٢٣٣. چرخ و مه و مهر در تمنای تواند
dehaze
٢٣٤. آنها که ز معبود خبر یافتهاند
dehaze
٢٣٥. زان پیش که طاق چرخ اعلا زدهاند
dehaze
٢٣٦. آن روز که نور بر ثُریا بستند
dehaze
٢٣٧. آنروز که نقش کوه و هامون بستند
dehaze
٢٣٨. قومی ز خيال در غرور افتادند
dehaze
٢٣٩. در تکيه قلندران چو بنگم دادند
dehaze
٢٤٠. هوشم نه موافقان و خويشان بردند
dehaze
٢٤١. در دیر شدم ماحضـری آوردند
dehaze
٢٤٢. سبزی بهشت و نوبهار از تو برند
dehaze
٢٤٣. مردانِ خدا ز خاکدانِ دگرند
dehaze
٢٤٤. یارم همه نیش بر سر نیش زند
dehaze
٢٤٥. آن کس که به کوهِ ظلم خرگاه زند
dehaze
٢٤٦. خوبان همه صیدِ صبحخيزان باشند
dehaze
٢٤٧. در مدرسه اسبابِ عمل میبخشند
dehaze
٢٤٨. عاشق همه دم فکرِ غم دوست کند
dehaze
٢٤٩. نقاش اگر ز موی پرگار کند
dehaze
٢٥٠. با شیر و پلنگ هر که آمیز کند
dehaze
٢٥١. نی دیده بود که جستجویش نکند
dehaze
٢٥٢. در چنگِ غم تو دل سرودی نکند
dehaze
٢٥٣. خواهی که خدا کار نکو با تو کند
dehaze
٢٥٤. زان خوبتری که کس خیال تو کند
dehaze
٢٥٥. عاشق که تواضع ننماید چه کند
dehaze
٢٥٦. دل گر ره عشق او نپوید چه کند
dehaze
٢٥٧. ای باد! به خاک مصطفايت سوگند
dehaze
٢٥٨. درویشانند هر چه هست ایشانند
dehaze
٢٥٩. گر عدل کنی برّ جهانت خوانند
dehaze
٢٦٠. گه زاهدِ تسبیح به دستم خوانند
dehaze
٢٦١. شب خيز که عاشقان به شب راز کنند
dehaze
٢٦٢. مردان رهش میل به هستی نکنند
dehaze
٢٦٣. خلقان تو ای جلال گوناگونند
dehaze
٢٦٤. خواهان تو دل به مهر گردون ننهند