هەتا بتوانم کەیف ئەکەم بە دڵ
تا ببم، ئەژیم، ئەبم، ئەمێنم
خواردوومە، ئەیخۆم شەرابی سەرچڵ
«چوارینەکانی خەییام، وەرگێڕاوی: شێخ سەلام. »
با روی نکوی و لب جوی و مل و ورد،
تا بتوانم عیش و طرب خواهم کرد.
تا بودهام و هستم و خواهم بودن
می خوردهام، ﻣﻰخورم و خواهم خورد
«رباعیات خیام (طربخانه)، یار احمد رشیدی تبریزی، به تصحیح: جلالالدین همایی، ص ٧٩. »
تا بتوانم عیش و طرب خواهم کرد.
تا بودهام و هستم و خواهم بودن
می خوردهام، ﻣﻰخورم و خواهم خورد
«رباعیات خیام (طربخانه)، یار احمد رشیدی تبریزی، به تصحیح: جلالالدین همایی، ص ٧٩. »