خوش به حال آن نسیم که
شد مهمان موی تو
خوش سعادت آن زمین که
وصل شد به کوی تو
دور گشتی از من و
از دیار و شهر خود
من بنازم آن هوایی
عازم است به سوی تو
ماه من در آسمان نیست
ماه من خارج نشین
ماه تابان دو عالم
غیره است به روی تو
آن شمیم خوش زتو
جامانده در خاطر من
یک فضای واقعی
غرق شده در بوی تو
شیشه عمرم شکست
در فراقت نازنین
گیج و منگم میکند
چشمهای همچون گوی تو
هیچ چیز در زندگی
حسرتم در بر نداشت
یک کس ار باشد رقیبم
ان شخص است شوی تو
جا گذارم این دیار را
روزی از این روزها
عمر خود فدا کنم من
در جست و تکاپوی تو
وحی و الهام دلم تو
غم خور تو هم منم
تیر قلب من شکارچی
در پی آهوی تو
سینەام بشکاف و بین
عشق سرریزش شدە
تو ندیدی عشق، ولی
من غرقِ هیاهوی تو
شد مهمان موی تو
خوش سعادت آن زمین که
وصل شد به کوی تو
دور گشتی از من و
از دیار و شهر خود
من بنازم آن هوایی
عازم است به سوی تو
ماه من در آسمان نیست
ماه من خارج نشین
ماه تابان دو عالم
غیره است به روی تو
آن شمیم خوش زتو
جامانده در خاطر من
یک فضای واقعی
غرق شده در بوی تو
شیشه عمرم شکست
در فراقت نازنین
گیج و منگم میکند
چشمهای همچون گوی تو
هیچ چیز در زندگی
حسرتم در بر نداشت
یک کس ار باشد رقیبم
ان شخص است شوی تو
جا گذارم این دیار را
روزی از این روزها
عمر خود فدا کنم من
در جست و تکاپوی تو
وحی و الهام دلم تو
غم خور تو هم منم
تیر قلب من شکارچی
در پی آهوی تو
سینەام بشکاف و بین
عشق سرریزش شدە
تو ندیدی عشق، ولی
من غرقِ هیاهوی تو