ئاڵەکۆک

هێمن تەنیا add_a_photo
چشمانت عسلی نیست طعمش عسل است
با ندیدنشان مرگ بر من ضرب الاجل است

درگیر نگاهی شده ام که سخت زیباست
در ظاهر چشم است ولی ضرب‌المثل است

دیوانه شدن حق من است خرده نگیرید
در نگاهت غرق شدن شیرین چون عسل است

یا رب تو چه کردی با این خلقت زیبا
طاق ابرویت بلند چون نوک جبل است

ویرانه نبودم از شوق نگاهت ویران شدم
بی دلیل در تاب نگاهت جنگ و جدل است

آن خدایی که تو را ساخت لایق عبادت است
جز نگاه و چشم تو، هر عسلی بدل است

عمرم نو شد با دیدن چشمانت ای داد
آغاز نبودی اما تو نباشی مثل اجل است

فراموش نشود یک دم دیدن چشم عسلی
چون تو روی از یاد آن روز، روز ازل است
اسفند ١٣٩٨
نووسین: هێمن نیک بین

پەراوێز edit