شاعیر: ئاوات کتێب: شاری دڵ سەرناو: مردمان خدا سەبارەت: روستای قاقڵاوا، ١٣٥٠ شمسی - (صفحە ٢٣٥ چاپ انیسی و ٣٦١ چاپ جعفر امامی) - بحر عروضی شعر: خفیف مسدس مخبون محذوف: فاعلاتن مفاعلن فعلن - نووسین: کەماڵ ڕەحمانی صوفیان وردشان 'انالحق' بود گرچه منصوروار بر دارند روز و شب با خدا به امر خدای پرده از روی کار بردارند ظاهراً گرچه مفلس‌اند و فقیر لیک اندر خفا چو سردارند زین جهان گر تو بینی زار و نزار زان جهان بین مقیم دربارند گر ندارند ملک و ثروت و مال قوچ قربانی‌اند و سردارند جز خدا را به دل نمی‌بینند از همه کائنات بیزارند جز 'امامی' که پیر و افتاده است مردمان خدای درکارند ++++++++++++++++++++++