شاعیر: ئاوات کتێب: شاری دڵ سەرناو: گل جامە درید سەبارەت: روستای قاقڵاوا، ١٣٤٠ شمسی - (صفحە ٢٣٧ چاپ انیسی و ٣٦٢ چاپ جعفر امامی) - بحر عروضی شعر: هزج مثمن اخرب مکفوف مجبوب (وزن رباعی): مفعول مفاعیل مفاعیل فعل - نووسین: کەماڵ ڕەحمانی شب آمد و رفت و نوبت صبح امید بر هر در و بام عاشق و دوست دمید هنگام گل و سنبل و عیش و طرب است شد فصل گل و نسیم بر سبزه وزید یاران همه جمعند و نهان شد اغیار صد شکر که منکر است در چاه خزید آواز نی و بربط و تارست امشب ساقی به خود آ جام می و باده رسید! ای جان 'امامی'، تو نگنجی در جام ای کاش بگویند که 'گل جامه درید'! ++++++++++++++++++++++