شاعیر: ئاوات کتێب: شاری دڵ سەرناو: صید حرم سەبارەت: روستای قاقڵاوا، ١٣٣٥ شمسی - (صفحە ٢٢٥ چاپ انیسی و ٣٦٥ چاپ جعفر امامی) - بحر عروضی شعر: - هزج مثمن سالم: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن - نووسین: کەماڵ ڕەحمانی من بیچارە بر گرد رخ جانانە می گردم به عشق سوختن، او شمع و من پروانه، می‌گردم به یاد چشم مستش شیشه‌ی دل پر ز می کردم به تیر غمزه بشکست و در میخانه می‌گردم ندانم من چه هستم کیستم، چون زیستم با غم چنان سرگرم درد دل شدم، دیوانه می‌گردم نه مستم من، نه مدهوشم، عجب بی‌فکر و بی‌هوشم که سر از پای نشناسم، همی مستانه می‌گردم سر زلفش بود چوگان، سر من گوی میدانش ببین مردانه در میدان، چه سرسختانه می‌گردم برای من ز هجر دوست دنیا گشت ویرانه چو بومم ز آنکه روز و شب پی ویرانه می‌گردم 'امامی' را بکشت و گفتمش: صید حرم هستم بگفتا من پی صید حرم، در خانه می‌گردم ++++++++++++++++++++++